تا کی دروغ ؟
سیدمحمد فرزاد   سیدمحمد فرزاد

چندی پیش درسایت آسمایی مطلبی به قلم آقای ضیا مجید قوماندان پیشین گارد جمهوری زمان سردار محمد داوود به ارتباط نوشته های بی اساس آقای نصیر مهرین دربارهء مسأله خودکشی یا قتل مرحوم محمد هاشم میوند وال اقبال نشر یافته بود. درآن نوشته آقای مجید سندی را به خط وکتابت آقای پاچاگل وفادار که خویشتن را بچه خوانده سردار داوود می خواند به نشر سپرده بود که از آقای ضیاء مجید معذرت خواهی می نماید ومی نویسد که آن چه از زبان وی برایش درمورد مسأله خان محمد مرستیال و میوند وال انتشا رداده اند، درست نیست وحقیقت همان است که شما فرموده اید. اما یکی دوهفته ازانتشار آن سند معتبر وغیر قابل انکارنگذشته بود که این بچه خوانده داوود خان با آقای ملکیار مصاحبهء تلفونی مفصلی انجام می دهد وبر ان همه اظهاراتش خط بطلان می کشد.

  بنده که نه ضیاء مجید را می شناسم ونه کدام دلچسپی در دفاع ازوی دارم ، فقط می خواستم برای خواننده گان عزیز این قدر بنویسم که این پاچاگل وفادار را که آقای ملکیار شخصیت سالم وصادق می شمارد و  متذکر شده است که دیگران با دسیسه وتوطئه زمینه را مساعد کرده اند که آن نامه را بنویسد، کاملاً اشتباه می کند. زیرا این شخص آن طور که تظاهر می کند، شخص سالم وصادق نمی باشد.  این شخص که دردربار داوود خان با هزار چال وفریب خود را جا زده و درحالی که هیچ نقش چشمگیری هم در کودتای سردار داوود نداشت به حیث وزیر سرحدات مقرر شد، درزمان حاکمیت ح. د. خ. ا. به اتهام عضویت درگروپ های ضددولتی و ارتباط با سی. آی. ای. گرفتار ودرریاست تحقیق تحت تحقیق قرارداشت.ودرپروسه تحقیق به یک سلسله فعالیت های  خصمانه خویش اعتراف نموده بود. او با تعدادی ازقاچاقبران صوبه سرحد پاکستان وافغانستان که تابعیت پاکستان را دارا بودند ارتباط داشت که آن ها به همکاری وحمایت پاچاگل وفادارمذکور مواد مخدره وآثار عتیقه را به کشورهای اروپایی صادر می نمودند. مرکز پخش این مواد فروشگاه مارکوپولو درشهرنو کابل بود. این فروشگاه از طرف وزارت امنیت دولتی به اتهام پخش مواد مخدره وارسال آن به خارج از کشور ومرکز جاسوسی به نفع سی. آی . ای و آی. اس. آی. مسدود گردیده وتمام پرسونل این فروشگاه از طرف امنیت دولتی وقت گرفتار وزندانی گردیدند.

  خانم این بچه خوانده داوود خان روسی بود. بعد از این که پاچاگل گرفتار شد، شایع گردید که خانمش ضمن تماس با تعدادی از مسؤولین بلند پایهء دولت بخاطر آزاد شدن وی تلاش های نامشروع بخرج داده است. همچنان گفته می شد که دراستخلاص و تقرر وی به حیث وزیر اشخاص بلند پایه یی ازجمله یکی از نزدیکترین اطرافیان داکتر نجیب الله سعی بلیغ به خرچ داده بودند. بنا براین می خواهم بگویم که اگر این چنین اشخاص یک روز یک حرف وروز دیگر حرف دیگری می گویند نباید زیاد تعجب برانگیز باشد ، زیرا مقتضی طبیعت منفعل آنان همین است وجز این نیست. حقیقت این موضوع را آقای جنرال غنی رئیس هیأت تحقیق که درآلمان زنده گی می کند، جنرال قاسم آسمایی معاون ریاست تحقیق و جنرال یارمحمد معاون وزارت امنیت دولتی به خوبی می دانند ولی آیا لب به سخن خواهند گشود ، خدا خودش می داند.

 همچنان موقع را غنیمت شمرده می خواهم اشارهء دیگری نیز به مقالهء آقای عتیق نایب خیل که در سایت کابل ناتهه به ارتباط گفته های ضیا مجید درمورد مرحوم خان محمد خان مرستیال نشرشده است داشته باشم. آقای نایب خیل نوشته اند که درروز اول پیروزی کودتا اصطلاح " رهبر " هنوز رایج نشده بود وهمین موضوع را یکی از دلایلی می داند که گویا ضیا مجید کدام داستان ساخته گی را درمورد برطرفی عاجل مرستیال مرحوم بیان داشته باشد. اما تا جایی که من می دانم اصطلاح " رهبر " ماه ها پیش از پیروزی کودتا بین کودتا گران به خاطر مخفی نگه داشتن وبه زبان نیفتادن نام داوود خان رواج داشته است. وباید گفت که در فعالیت های سازمانی و مخفی این مسأله زیاد تعجب برانگیز نیست . من خود بارها شنیده ام که مسؤول یک سازمان سیاسی وحتی نظامی را گاه گاهی به خاطر محرمیت نامش  " نفر اول " نیز گفته اند. دلیل دیگری که دال بر رایج بودن این اصطلاح در بین حلقه های بالای کودتا می کند این است که آقای جنرال محمد نبی عظیمی در صفحه  92 طبع دوم کتاب ارزشمند " اردو وسیاست ... " نیز به این مسأله اشاره یی داشته است :

  " ... ضیاء مجید با عجله به نزدم آمد وگفت امنیت ستدیو ها را بگیرید زیرا که اکنون رهبر تشریف می آورند. من اولین بار که که کلمهء رهبر را می شنیدم چندان به دلم ننشست ."

 بنابراین امیدوارم که این حقایق نیز مورد توجه دوستان قرار گیرد. بااحترام


April 19th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات